عاشقان فرهاد مجیدی

عاشقان فرهاد مجیدی

من ان گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی ابی ولی با ذلت و خاری پی شبنم نمیگردم

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


" فرهاد مجيدي " از زبان يك پرسپوليسي


امروز داشتم مجله همشهري جوان كه 4 صفحه درباره فرهاد مجيدي نوشته بود رو ميخوندم...بررسي كرده بود از شهريور 90 تا مهر 91 همه اتفاقاتي رو كه باعث شده بود استقلال بي فرهاد بشه... در آخر هم 4 روزنامه نگار درباره راز محبوبيت فرهاد مجيدي و اينكه چرا محبوبه و نظر شخصي خودشون درباره كاپيتان فرهاد رو گفته بودن...چيزي كه بيشتر از همه نظر منو جلب كرد بين اون 4 نفر..نظر يه

پرسپوليسي بود..گفتم براتون بزارم شايد دوست داشته باشيد...

" فرهاد مجيدي " از زبان يك پرسپوليسي :

خيلي دوست داشتم وقتي روي سكو تيفوسي هاي پرسپوليس به جاي بد و بيراه گفتن به فرهاد مجيدي ، داد ميزدم " آهاي فرهاد مجيدي " اما فرهاد يك بار آن هم زماني كه تازه ستاره شده بود با استقلالي شدنش در دقيقه 90 و دور زدن پرسپوليس داغ به دلمان گذاشته بود ، بعد ها هم با گل هايي كه روانه دروازه مان كرد و اين آخر سري هم با نشان دادن عدد 4 در بازي با الغرافه.

اما او چه ما مي خواستيم و چه نمي خواستيم ، ستاره تمام نشدني اين سال هاي فوتبال ايران بود.. ستاره اي كه هيچ وقت تيم ملي قدرش را ندانست. عدم حضورش در تيم ملي براي من بشخصه خيلي سخت بود ، چون اينجا تنها جايي بود كه مي توانستم درو از رنگ ها و با توجيه بازي ملي و اين طور حرف ها بروم استاديوم و داد بزنم " آهاي فرهاد مجيدي " حسرتي كه در همه اين سال ها بلاژ ، برانكو ، امير قلعه نويي ، علي دايي ، افشين قطبي و.. بر دلم گذاشتند.همه كساني كه خودشان با دست خودشان تيمشان رااز داشتن ستاره اي بلامنازع محروم كردند ، تا خيلي ها كه حتي ناخن فرهاد هم نمي شدند در تيم ملي فيكس بازي كنند.

حالا مجيدي از فوتبال خداحافظي كرد ، آن هم در روزگاري كه سكو هاي آبي را به تسخير خود در آورده ، او كه به راحتي مي توانست يك فصل ديگر راهم براي تيم محبوبش بازي كند ، خداحافظي در اوج را به حضور نصفه و نيمه اش در كنار قلعه نويي ترجيح داد تا خاطره حماسه سازي هايش براي همه آبي ها جاودانه شود .

او براي ما قرمز هاي تيفوسي اما بازيكن منفوري بود ، بازيكني كه ميخواستيم همه دق و دلي هايمان را سر او بريزيم ، ولي با همه اين نفرت انگار همه ما تيفوسي ها يك جوري دوستش هم داشتيم ، سرش فرياد ميكشيديم و بد و بيراه نثارش ميكرديم ، نه بخاطر اين كه به تيم محبوبمان گل زده بود..نه ، ماجرا پيچيده تر از اين حرفا بود . ما به او بد وبيراه ميگفتيم چون ته دلمان به همه استقلالي ها حسوديمان ميشد كه در نوك پيشاني خط حمله شان بازيكني دارند به نام " فرهاد مجيدي " ، همان پستي كه سال هاست در پرسپوليس محبوبمان در اختيار تعدادي بازيكن بي ريشه و بي كيفيت افتاده. ما به فرهاد حسودي مان مي شد ،چون هيچ زماني حتي در دوراني كه در اوج بود و امير قلعه نويي او را روي نيمكت پيچ و مهره كرد ، آرامش تيم را بهم نريخت. فرهاد اسطوره آبي هاست ; چه خوب طي سال هاي اخير كه پاي او به گل زدن به پرسپوليس باز شده بود ، با گل هاي او به آبي ها باختيم...

وحيد سعيدي _ همشهري جوان

من با تمام وجود ميگم :

آهاي فرهاد مجيدي


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: houman.shayan تاريخ: پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:مجیدی,عکس,اخبار,مطلب,حاشیه,فرهاد مجیدی, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

salam houmanam 17 salame injaro vase tamame ssihaye iran sakhtam makhsoosan asheghaye capitan farhad

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to farhadeesteghlali.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com